Search the Community
Showing results for tags 'تناسخ'.
-
تناسخ چگونه کار میکند - بخش اول (How reincarnation works - part 1)
Zahra posted a topic in رونوشت به زبان فارسی [Persian]
مایکل: سلام به همگی. الان اینجا هستیم، می توانیم شروع کنیم. امروز در مورد تناسخ و نحوه عملکرد آن صحبت خواهیم کرد. بسیاری از دانشآموزان ما از قبل پیشفرضهایی درباره نحوه عملکرد تناسخ دارند و معمولا در مورد آن سؤال نمیکنند. آموزه ما بر اساس تشخیص های ما برای اینکه چه چیزهایی را باید بدانید نیست، بلکه بر اساس سؤالات دانشآموزان ماست، به همین دلیل موضوع تناسخ تقریبا نادیده گرفته شده است، علیرغم اینکه بخش مهمی از این آموزه است. بسیاری از چیزهایی که امروز به اشتراک خواهیم گذاشت مفاهیم جدیدی نخواهند بود، اما ممکن است به نوعی گرد هم آید که برای بسیاری جدید است. درک اولیه شما از نحوه عملکرد تناسخ کاملاً درست است، اما تمام داستان نیست. حقیقت دارد که تناسخ خطی است و به گونه ای به جلو حرکت میکند که منعکس کننده تحول و تکامل هر فرد است. بنابراین اطلاعاتی که درباره خطی بودن تناسخ خوانده اید قطعا گمراه کننده نیستند. فقط موارد دیگری هم وجود دارد که باید به آن اشاره کنیم. بنابراین ما با چیزهایی که از قبل میدانستید مخالفت نمیکنیم. اگر پیشرفت خطی وجود نداشت سن روحی هم وجود نمیداشت. اول باید توضیح بدهیم که زمان و مکان سطح فیزیکی یک پدیده زنده هستند، از انرژی ساخته شدهاند و «از بین نمیروند» و فراتر از آنچه در حال حاضر در علم درک شده است، فضا و زمان پویا هستند. در عرفان و فیزیک کوانتوم حدس هایی درباره ماهیت فضا و زمان زده میشود، اما ذات شما درباره آن حدس و گمان نمیکند و برایش چیز جادویی ای نیست. برای اینکه درک کنید تناسخ چگونه کار میکند، بهتر است به مفهومی آشنا مثل اقیانوس فکر کنید. برای شروع، فرض کنید عالم فیزیکی اقیانوسی است که ذات هنگام حلول در آن شیرجه میزند. هنگامی که حلول می کنید، ذات به طور کامل در این اقیانوس غوطه ور نمیشود. بلکه یک نماینده از ذات در اقیانوس شیرجه میزند. "شما" وسیله ای هستید که این شیرجه را امکان پذیر میکند. ذات با چیزی به نام کانون غریزی به بدن متصل است. ذات اصطلاحا نمی تواند شنا کند، بنابراین فقط می تواند از دور "تماشا" کند. زندگی کودک در 7 سال اول نسبتا در کنترل والدین یا سرپرست اوست. این 7 سال تنها سالهایی هستند که تصمیمات کاملاً مختص خودمان نیستند. تصمیمات یا از روی غریزه اند یا توسط سرپرستان برای کودک گرفته میشوند. در طی این 7 سال، مغز قادر به تولید زمینه ای برای ایجاد آگاهی است. در کل میتوان گفت بین 3 تا 7 سال طول میکشد تا هر جسمی بتواند آگاهی به دست آورد. ذات شما قبل از تولد، به عبارتی یک دیسک را برنامه ریزی میکند و آن را در بدن میگذارد، و تا زمانی که هوشیاری خود را بدست نیاوردید بر اساس آن برنامه عمل میکنید. یعنی به طور غریزی. با گسترش آگاهی ، ظرفیت برای تجلی ذات افزایش مییابد. یعنی همانطور که "شما" آگاهی بیشتری کسب میکنید، ذات حضور فعال تری در شما پیدا میکند. و حالا می تواند جهان را از طریق شما یا به عنوان شما تجربه کند. در آغاز چرخه تناسخی یا همان "سن نوزادی"، فاصله بین ذات و بدن فیزیکی از همه بیشتر است. اما این فاصله در طی زندگی های پایانی یا "سن پیری" کم میشود. به کانون غریزی اشاره کردیم که خیلی مهم است. همان دیسکی است که ذات در هر بدن میگذارد. اما ذات این دیسک را کاملا به حال خود رها نکرده. بلکه کپی ای از آن را به شما داده است و نسخه اصلی پیش خودش میماند. این دو دیسک با یک "فرکانس" به هم متصل اند. هر ذات یک فرکانس با تعداد زیادی اعشار مختص به خود دارد. و ذات و آن دیسک هردو یک فرکانس دارند. این کانون غریزی که بدن را به ذات متصل میکند تمام تجریبات بدن را ضبط میکند. همه چیز را. حتی خواب ترین شخصیت ها هم هر ۷ سال اطلاعات این دیسک را برای ذات "آپلود" میکنند. این اطلاعات هر ۷ سال و یکبار پس از مرگ بر روی نسخه اصلی دیسک قرار میگیرند. هرچند پس از مرگ این دیسک کپی شده از بین نمیرود و همیشه مختص به شما باقی میماند. حتی بعد از اینکه ذات به تناسخ ادامه دهد شخصیت شما از بین نمیرود. بلکه بخشی از یک کل باقی میماند. ذات شما مجموعه ای از تمام کسانی است که تابحال بوده اید، در حالی که «شما» یک شخصیت کاملاً منحصر به فرد باقی میمانید، تا ابد. و هرگز "شما"ی دیگری وجود نخواهد داشت. برای همین است که در جوامع مختلف همیشه روی داشتن یک زندگی تاکید شده است. چون حرف اشتباهی نیست. شما به عنوان شخصیتی که الان هستید فقط یک بار زندگی میکنید. البته که این کل حقیقت نیست. و در اینجاست که به مفاهیم پیچیده تر میرسیم. حتی بعد از مرگ، هیچ محدودیتی برای شما یا ذات وجود ندارد. چون هر شخصیت هنوز به عبارتی "زنده است" و به راحتی میتواند زندگی خود را بازبینی کند. و دلیلی هم برای این وجود دارد. دلیلش این است که هر شخصیت قوه تصمیم گیری مستقل به خود را دارد، و خیلی اوقات پیش می آید که شخصیت ذاتش را نمیپذیرد. برای تکامل از یک سن روحی به سن روحی بعدی، ذات تلاش میکند تا حد امکان این شخصیت ها را "جمع آوری" کند. حال چگونه این کار را میکند؟ شخصیتی که در سطح هفتم یک سن روحی است، حتی اگر در سطح هفتم سن نوزادی باشد، بقدری آگاهی دارد که به ذات فضایی بدهد تا از طریق او شخصیت هایی که ذات را نپذیرفته اند پیدا کند. شخصیت در سطح هفتم یک نوع کانال ارتباطی بین ذات و تمام شخصیت های پیشین خودش است. پس اینگونه نه تنها ذات، بلکه شخصیت های در سطح هفتم به تمام آن شخصیت ها دسترسی مستقیم دارند. و بدین صورت میتوانند به کسانی که به عبارتی "جا مانده اند" کمک کنند تا به خانه برگردند. حال به خاطر این بازبینی های مکرر کانون غریزی به جمع آوری داده ادامه میدهد. و دائما آن اطلاعات را برای ذات ارسال میکند. در نتیجه آن شخصیت میتواند با سرعت دلخواه خودش تکامل یابد، تا وقتی به پذیرش ذات خود برسد. و هیچکس جز خود او نمیتواند تکاملش را قضاوت کند. هرچند طبیعی است که در آخر باز هم تعدادی از این شخصیتها برنگردند. از این رو، سطح هفتم سن روحی پیر دوران بسیار پر مشغله ای است. چون در تلاش است تا به تمام شخصیت های جا مانده کمک کند تا به خانه برگردند. پس از تکمیل چرخه تکاملی، حالا ذات شما مجموعه ای از تمام شخصیت هایی است که تابحال بوده. آن موقع همه شخصیت ها "به خانه برگشتند" و همه آن ها به مرحله ای از آگاهی رسیدند که راهشان به خانه را پیدا کردند. بسیار مهم است که درک کنید هر کدام از شما بخش حیاتی ای از این فرایند هستید. شما فقط یک وسیله برای ذات نیستید. شما خود ذات هستید. این امر همچنین به ما نشان میدهد که خودکشی چیزی را تمام نمیکند. حتی اگر بخواهید "از اول همه چیز را شروع کنید"، آن دیسکی که مختص به شما است دوباره لود میشود و دوباره از اول باید یاد بگیرید و یک زندگی کامل را تجربه کنید. البته این فرایند کمی برای نوزادان یا کودکان زیر ۳ سالی که میمیرند متفاوت است. به خاطر اینکه در این مدت کم تجربه زیادی کسب نشده است، دیسک مختص به آنها در یک بدن جدید قرار میگیرد. چیزهای بیشتری برای گفتن درباره این موضوع داریم و هنوز باید به زندگی های همزمان و دنیا های موازی بپردازیم، این تازه یک شروع است. میتوانید سوالات خود را اکنون بپرسید. سوال: سرنوشت شخصیتی که به ذات برمیگردد چیست؟ مایکل: برای آن شخصیتهایی که زندگیشان را مرور میکنند و سپس با ذات یکی میشوند، فضایی وجود دارد تا به تکاملشان ادامه دهند و اساساً «هر کاری میخواهد بکنند». مفهوم "بهشت" از این طریق به وجود آمد. شخصیت میتواند بازی کند، کاوش کند، خلق کند، و دنیاهای خارقالعادهای را ایجاد کند و با دیگران به اشتراک بگذارد. خیلی اوقات آن شخصیت نقطه تماسی برای شخصیت هایی میشود که هنوز زنده اند، و اینگونه هر شخصیتی درون ذات می تواند به عنوان یک "راهنما" برای دیگران عمل کند. سطح میانی اثیری جایی است که ذات و این شخصیت ها در آن «زندگی» میکنند، و اگر آگاهیتان را گسترش دهید میتوانید به این منبع حمایتی، راهنمایی، خرد و دانش دسترسی پیدا کنید. از این جهت است که میتوانیم بگوییم شما هیچوقت تنها نیستید. سوال: بله، ممنون. فقط برایم سوال است که آیا این شخصیت ها شامل شخصیت های آینده و گذشته هستند یا خیر. مایکل: توضیحش می تواند پیچیده باشد، اما بله، "شخصیت های آینده" هم در آنجا وجود دارند. این به خودی خود یک موضوع جدا است، اما مفهوم آن معتبر است. چیزهای بیشتری برای گفتن وجود دارد، و همیشه میتوانیم درباره کارهای مختلفی که یک شخصیت میتواند پس از برگشتن به ذات انجام دهد توضیح دهیم. سوال: می توانید لطفاً در مورد کارهای مختلفی که یک شخصیت می تواند پس از برگشتن انجام دهد توضیح دهید؟ مثلا میتواند بهعنوان یک اژدها در دنیایی فانتزی زندگی کند، یا با یک سفینه فضایی پرواز کند، یا با یک جنسیت متفاوت در زمینی متفاوت در قرن بیستم زندگی کند و غیره؟ لطفا توضیح دهید. به نظرم ایده جالبی است. مایکل: همه موارد بالا و حتی بیشتر از آن امکان پذیرند. به خاطر داشته باشید که این اتفاقات در سطح اثیری می افتد. درست است که مانند سطح فیزیکی واقعی است، اما با آن فرق دارد. علاوه بر تمام کارهای خلاقانهای که میتوان در سطح اثیری انجام داد، شخصیت میتواند به هر شخصیتی که هنوز در سطح فیزیکی است، به عنوان راهنما یا پشتیبان و غیره سر بزند. این موضوع مخصوصا برای افرادی که در سطح ششم یک سن روحی هستند صادق است. به دلیل اینکه سطح ششم دوره بسیار پرمشغله و طاقت فرسایی است. اما با همه اینها این افراد احساس عجیبی از محافظت و امنیت دارند، حتی وقتی که زندگیشان در حال فروپاشی است. با کمال تعجب بسیاری از شخصیت های بازگشته به ذات مشتاق کمک، حمایت و یادگیری بیشتر هستند. میتوانیم بعدا درباره مراحلی که شخصیت طی میکند تا خودش را با سطح اثیری وفق بدهد به طور مفصل توضیح دهیم. سوال: هر شخصیت چه نقشی در برنامه ریزی برای زندگی بعدی ایفا میکند؟ مایکل: اگر به ذات برگشته باشند میتوانند نقش حیاتی ای ایفا کنند. هرچند ذات از شخصیت هایی که "جا مانده اند" هم هنوز اطلاعاتی دریافت میکند و به کمک این اطلاعات میتواند رشد کند و این تاثیر غیر مستقیمی بر روی ایجاد زندگی بعدی دارد. شخصیت هایی که بازگشتند متوانند تاثیر زیادی در ایجاد "زندگی بعدی" داشته باشند. البته اگر بخواهند. سوال: برخی از آموزه های معنوی معتقدند که افراد میتوانند از طریق مدیتیشن یا سایر تمرینات معنوی، به حالتی از یکی شدن با "هستی" یا "تائو" برسند. و پس از مرگ فرد در همان حالت یگانگی با تائو باقی خواهد ماند، و او دیگر نیازی به تناسخ ندارد. آیا چنین چیزی واقعاً امکان پذیر است؟ مایکل: اول از همه باید بگوییم که این مفهوم پوچ است. هیچ میانبری وجود ندارد. دوم، این مفهوم برای ایجاد حس آرامش کاذب ایجاد شده است. این معادل خودکشی معنوی است. کسانی که از این مفهوم استفاده می کنند پس از مرگ حسابی غافلگیر خواهند شد. سوال: آیا بازنگری و مرور زندگی فقط در سطح هفتم انجام می شود یا هر شخصیت فورا پس از مرگ زندگی اش را مرور میکند؟ مایکل: مرور پس از هر مرگ اتفاق میافتد. شخصیت پس از مرور کردن یا به ذات برمیگردد یا به مرور کردن ادامه میدهد یا در یک حلقه گیر میکند. البته به همین سادگی نیست، اما در حال حاضر تا همین حد میتوانیم پاسخ دهیم. برای امشب باید جلسه را تمام کنیم. روز همگی بخیر. منابع/sources: